نگاهی به ادبیات، سینما و فرهنگ

این وبلاگ، همچون کافه‌ای است برای گفت‌وگو درباره‌ی ادبیات، سینما و فرهنگ.

نگاهی به ادبیات، سینما و فرهنگ

این وبلاگ، همچون کافه‌ای است برای گفت‌وگو درباره‌ی ادبیات، سینما و فرهنگ.

نگاهی به ادبیات، سینما و فرهنگ
آخرین مطالب

۴ مطلب با موضوع «داستان فارسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نگاهی به «زخمِ شیر» نوشته‌ی صمد طاهری

موازی‌سازی در دلِ جنوب

رها فتاحی

این یادداشت پیش از این در هفته‌نامه «کتاب هفته» منتشر شده است

 

«زخم شیر» سومین مجموعه‌داستان «صمد طاهری» است، داستان‌نویس آبادانی‌ای که ردپای جنوب در اکثر داستان‌هایش به‌چشم می‌خورد و یازده داستانِ مجموعه‌داستان «زخم شیر» نیز از این قاعده مستثنا نیستند. جز اتمسفر جنوب که شامل فضاسازی، پرداختِ صحنه‌ها، درگیری‌ها و دغدغه‌های مردمان بومی جنوب، فرهنگِ حاکم بر زندگی در آن مناطق، زبان و... ساختار ساده و گریز از استفاده از تکنیک‌های پیچیده‌ی داستان‌نویسی، یکی دیگر از ویژگی‌های مجموعه‌داستانِ سوم طاهری است. جدای از ارزش‌گزاری روی این سبک از داستان‌نویسی نمی‌شود این نکته را نادیده گرفت که تمامی داستان‌ها با روایتی خطی و استفاده از زاویه‌دید اول‌شخص روایت می‌شوند؛ اول‌شخصی که در تمامی داستان‌ها مرد است، گاه جوان، گاه میان‌سال. یکی دیگر از ویژگی‌های ثابتِ داستان‌های این مجموعه که سبب می‌شود «زخم شیر» از جغرافیای داستانی نسبتا یک‌دست و واحدی برخوردار بشود، ردپای معما در داستان‌ها است. بیشتر داستان‌ها در روند بست و گسترش‌شان یک معما نیز در دل دارند؛ معمایی گاه ساده که در همان ابتدای داستان پاسخش مطرح می‌شود و مخاطب را به‌دنبالِ چرایی وقوع خود می‌کشاند و گاه تا انتهای داستان باید به‌دنبال پاسخ گشت.

  • رها فتاحی
  • ۰
  • ۰

نگاهی به «جاماندیم...» نوشته‌ی بهناز علی‌پور گسکری

چیزی شبیه تاریخِ ما

رها فتاحی

این یادداشت پیش از این در هفته‌نامه «کتاب هفته» منتشر شده است

 

جا ماندیم

قطعا هر شخصی می‌داند انقلاب، جنگ و به‌طور کل پدیده‌هایی که انسان مدرن با آگاهی رقم می‌زند، عواقب و دست‌آوردهایی به‌همراه دارد که بخش اعظم آن‌ها غیرقابل پیش‌بینی و ماحصل شرایط و دوران است. تاریخِ ایرانِ معاصر نیست از این قاعده مستثنا نبوده و انقلاب 57 و پشت‌بندش جنگ هشت ساله با عراق، تبعاتی به‌همراه داشته که هنوزاهنوز دست از سر برخی خانواده‌ها برنداشته است. این حوادث را همین‌طور می‌توان به تناوب به عقب هل داد و دید که در یکی دو قرن اخیر، ایران، سرشار از حوادثی از این دست بوده که گاه خانواده‌ای را برای چندین نسل، با دردسرهایی که از آن‌ها راه گریزی نیست، درگیر کرده است.

  • رها فتاحی
  • ۰
  • ۰

نگاهی به «سرخِ سفید»، نوشته‌ی مهدی یزدانی‌خرم

صدای رسای قدرت

رها فتاحی

 این یادداشت پیش از این در روزنامه‌ی «اعتماد» منتشر شده است


سرخ سفید


مساله‌ی تاریخ و رمان

سومین اثر «مهدی یزدانی‌خرم» از همان صفحه‌ی تقدیم‌نامه‌اش، ادعا می‌کند که اثری است، آمیخته با تاریخ، حال آن‌که مخاطب حوادث را واقعی بپندارد یا نه.

نخستین پرسشی که پس از خوانش «سرخِ سفید» به ذهن می‌رسد این است که آیا این اثر را می‌توان در میان رمان‌های تاریخی دسته‌بندی کرد؟ البته باید این نکته را در نظر گرفت که پاسخ به این پرسش، قطعا چه مثبت باشد و چه منفی، تاثیر چندانی بر جایگاه اثر ندارد، چرا که پس‌وندِ «تاریخی» تنها می‌تواند یک ویژگی باشد و به خودی‌خود خصوصیتی مثبت یا منفی نیست. آن‌چه اثر را دارای خصوصیات مثبت یا منفی می‌کند، خلاقیت‌هایی است که نویسنده، در هر ژانری که اثرش را نوشته باشد، خرج می‌کند. شاید بتوان گفت، آثاری که در ژانر رمان‌های تاریخی، قرار می‌گیرند، برای رسیدن به آن‌چه «ادبیات» نامیده می‌شود، باید این جمله‌ی «داکترو» را رعایت کرده باشند که: «تاریخ‌دان به شما خواهد گفت که چه اتفاق افتاد، رمان‌نویس به شما خواهد گفت آن اتفاق چه حسی داشت.»

  • رها فتاحی
  • ۰
  • ۰

نگاهی به رمان «آن‌ها که ما نیستیم» نوشته‌ی محمد حسینی

همه‌ی ما می‌توانستیم دیگری باشیم

رها فتاحی

این یادداشت پیش از این در هفته‌نامه‌ی «کتاب هفته» منتشر شده است


آن‌ها که ما نیستیم

 

وقتی قرار است یکی از آثار «محمد حسینی» را بخوانی، می‌توانی این پیش‌فرض را داشته باشی که قرار است اثری بخوانی با نثری گیرا، نثری که جدای آن‌که خودِ اثر قرار است چه بگوید، می‌تواند کارگاهی باشد عملی برای آن‌که به مخاطب فارسی نوشتن یاد بدهد؛ درست فارسی نوشتن، به معنای واقعی کلمه: سهل و ممتنع نوشتن. از این‌رو شاید دشوار باشد درباره‌ی آثار محمد حسینی بنویسی و از زبان و نثر و لحنِ اثرش نگویی. «آن‌ها که ما نیستیم» دومین رمانِ حسینی، همچون سه مجموعه داستان پیشین و رمانِ نخستش، از نثری درخشان برخوردار است. ویژگی‌ای که شاید بتوان به‌جرات گفت، یکی از ویژگی‌های کم‌یاب ادبیات داستانی این روزهای ما است. وقتی نگاهی گذرا به آثار منتشر شده در دهه‌ی هشتاد و نود می‌اندازیم، خلا نبودِ نثری پویا را می‌بینیم که بتواند علاوه‌بر آن‌که کاغذها را برای روایت داستان سیاه می‌کند، قدمی در راستای جنگیدن با قدرت و زبانِ حاکم برداشته باشد. زبانی که این روزها به واسطه‌ی رسانه‌هایی چون رادیو و تلویزیون، سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و حتی شبکه‌های اجتماعی، بدل به زبانِ حاکم بر گفت‌وگوهای روزمره‌مان شده است و بیش از هرچیز خودش را در ارتباطات مجازی‌مان نشان می‌دهد، زبانی نیست که بتواند به ماندگاری فرهنگ‌مان کمک کند و از سر تاسف باید گفت، به واسطه‌ی سهل‌گیری ناشرانی که بر بازار کتاب احاطه دارند، همین زبان بدل به زبانِ غالبِ ادبیات داستانی ما نیز شده است.

  • رها فتاحی