1. آسیبهای اجتماعی چترشان
را بهگونهای بر زندگی ما باز میکنند که گاه به هر سمت و سویی برویم باز
ناگزیریم که زیر سایهشان قدم بزنیم. قطعا بستن چتر از عهدهی فرد خارج است و در
اکثر مواقع نیازمند ساختاری مستحکم است که ستونهایش از راس تا کفِ هرمِ جامعه کشیده
شده باشد. پس باید چهکار کرد؟ در جوامعی که خبری از چنین ساختارهایی نیست و همتی
هم در نهادهای حاکم بر جامعه بهچشم نمیخورد، باید چشمها را بست و همچون
خوابگردان به زندگی فارغ از کنشگری و تاثیرگذاری ادامه داد؟