نگاهی به سانتیمانتالیسم، به بهانهی خوانش «تصرف عدوانی»
یک عاشقانهی غیرسانتیمانتال
رها فتاحی
این یادداشت پیش از این در هفتهنامه «کتاب هفته» منتشر شده است
1. دربارهی سانتیمانتالیسم
نوشتن رمانِ عاشقانه، همواره راه رفتن روی لبهی تیغ است؛ موفقیت در آن است که تا انتهای مسیر، هرگز سقوط نکنی. هر لحظه سقوط اثر را به سمتِ ابتذال، سانتیمانتالیسم و در خوشبینانهترین حالت، به سمتِ عامهپسندی، پیش خواهد برد. چیزی که قطعا برای ادبیاتِ جدی، موفقیت نیست.
اگر بخواهیم ادبیات عامهپسند را به عنوان یک ژانر بپذیریم- که هیچ گریزی هم از این پذیرش نیست- هرگز نمیتوانیم ادبیات یا بهطور کلی هنر مبتذل را بپذیریم، و نباید این حقیقت را نیز کتمان کرد که صرفا، هنر عامهپسند را نمیتوان با ابتذال همسنگ دانست؛ اما بخش عمدهای از آثار عامهپسند با آنکه مبتذل نیستند، سرشار از سانتیمانتالیسم هستند. از آنجا که امروزه نمیتوان چندان میان سانتیمانتالیسم و ابتذال فاصله قایل شد، باید برای روشن شدن حقیقت به این پرسش پاسخ بدهیم که آیا حقیقتا، سانتیمانتالیسم و ابتذال با هم در یک کفهی ترازو قرار میگیرند؟